حوریه نویس
اینجا اتاق تنهایی من است
گاه گاهی از انتهای سکوت و خلوتم ندایی خاطراتت را به یاد می آورد
میخواهم پنهان کنم از همه که چقدر داغون شده ام
و از خودم هم...
برای همین میگویم فراموش کرده ام
اما باورت نمیشود هنوز با هر صدایی چشم میگردانم تا شاید تو راببینم.
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/9/8 ] [ 6:54 عصر ] [ حوریه@ ]